اهمیت تعهد ناخودآگاه در کوچینگ
1400-06-11
ارسال شده توسط اتاق 8
712 بازدید

تعهد ناخودآگاه
تعهد ناخودآگاه از دو بخش تعهد و ناخودآگاه تشکیل میشود. انسان زمانی کاری را به انجام میرساند که به آن تعهد دارد از این رو زمانیکه علارغم میل تلاش زیاد موفق به انجام کار مورد نظر نمیشود به این معنی است که تعهدی قویتر در جای دیگر درون او جریان دارد. این کهن ترین و عمیق ترین مساله بشر است. ناخودآگاه جریان نامرئی اثرگذاری است که از تیر رس ادراک انسان خارج است. با شناخت از وجود آن، امکان رویت جریان درونیمان برایمان فراهم می شود و میتوانیم با آن به صلح برسیم.تعریف ناخودآگاه در یک مثال:
وقتی کف دست را بصورت کشیده مقابل صورتمان میگیریم هرچقدر دست به صورتمان نزدیکتر شود جزئیات بیشتر و کلیات کمتر و هرچقدر دورتر میشود کلیات بیشتر و جزئیات کمتری قابل مشاهده است. زمانیکه دستمان را به پهلوی صورت و کنار گوش می بریم با اینکه دست هنوز وجود دارد اما برای ما قابل مشاهده نیست. این تمثیلی از ناخودآگاه است. در حقیقت زمانیکه موفق به انجام تغییراتی که تمایل به انجامش داریم نمی شویم دلیلش یک جریان اتوماتیک است که عملکردهایی را در ما کنترل میکند که ما از آن نا آگاهیم.• خواستگاه تعهد ناخودآگاه و مزیت کشف آن چیست: جریان¬های خودکاری در ما وجود دارد که باعث شکست پی در پی ما از خودمان می شود و همین امر باعث فاصله بیشتر ما میشود. چرا که با ندیدن آن قدرت بیشتری به او می دهیم.- مصرع “این نه منم، نه من منم “نمونه بارزی ازین مضمون است بدین معنا که یک من در من وجود دارد که انگار او من نیستم.
- زمانیکه تعهد ناخودآگاهمان را ملاقات میکنیم درواقع امکان ملاقات اتفاقاتی را می¬یابیم که موفقیتمان را رقم می زند چرا که او با ما سخنی می گوید که برای رسیدن به یکپارچگی باید او را درک کنیم.
- در ابتدای این مسیر باید بدانیم که تعهد خوب و بد وجود ندارد.
- تصور کنیم ظرفی هستیم در جهان هستی. اگر این ظرف از آنچه بر من گذشته پر باشد عملا ظرفیتی برای خلق کردن تعهدی دیگر و الهام و شهود باقی نمی ماند. آگاهی از تعهدات ناخودآگاهمان امکان خالی کردن ظرف وجودمان را فراهم می کند.
- محل سعادتمندی ما خالی شدن از گذشته و پر شدن از لحظه اکنون است. ناخودآگاه ما الگوئیست از سرگذشت ما که دیدگا¬ه¬هایی را به ما بخشیده و از ژنتیک یعنی زندگی که بر اجداد ما گذشته، آغاز و در رحم دوم یعنی پدرو مادر ادامه پیدا کرده است.
- در کوچینگ زمانی نیاز هست که مراجع به تراپیست ارجاع داده شود که دست یابی به منشا ناخودآگاه میسر نمیشود.
- دامنه تعهد ناخودآگاه بصورت پاندولی است که بودن در هر دو سوی حرکت پاندول، نشانگر بودن در همان تعهد است فقط نوع بازی متفاوت می شود و عملا در هر دوسو حال خوبی نداریم.
بعد از ملاقات با تعهد ناخودآگاه :
همانگونه که با ملاقات تعهدات ناخودآگاه .تغییراتی در زیر کوه یخ میدهیم، متعاقبا نیاز به تغییرات در روی کوه یخ نیز هست که این تغییرات در کوچینگ بوسیله اقدام تعریف می شود که وجه تمایز کوچینگ با دیگر شاخه هاست. بوسیله اقدام رفته رفته اثر موضوع کم شده و یا به صلح می رسیم.- مرز بین خودآگاه و ناخودآگاه، اعتقاد است. بدین معنا که کوچ باید از لحاظ ذهنی معتقد به کوچی شود تا دریچه ای بسوی ناخودآگاهش گشوده شود.
تعهدات و باورهای ما به دو صورت زیر شکل میگیرند
۱.تلقین یعنی پیشنهاد از دیگران ۲.تقلید یعنی انتخاب خودمان در ما شکل می گیرند. در گام بعدی مسیرهای عصبی شکل گرفته در لایه پایین تر یعنی مغز میانی که ما کنترلی برآن نداریم به فعالیت خود ادامه می دهند . منبع: خلاصه گفتگو از رویداد اتاق8 گفتمان خردجویان کوچینگ. برگزار شده در تاریخ 30 خرداد 1400
برچسب ها:
اتاق 8
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.